ویدئو دیده نشده احمدی نژاد درباره بودجه های میلیاردی
بودجه های میلیاردی و مردمی زیر خط فقر
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، نمایشی به گستره ایران، تماشاگرانی به تعداد جمعیت کشور و بازیگرانی که در قامت قربانی یا شکلدهنده وضع موجود از میان همان تماشاگران، تئاتر بزرگ تباهی را اجرا می کنند. طنز تلخ این است که گاهی برخی، ریشه و علل وقایع را رها کرده و دنبال مقصرانی از جنس ناکجا آباد میگردند. اگر دو دختر جوان اصفهانی یا دانشجوی یکی از بهترین دانشگاههای تهران خودکشی میکنند، مقصر نهنگ آبی خوانده می شود! بازی ای که معلوم نیست وجود خارجی دارد یا نه
از پاستور تا سایر مراکز
ممکن است برخی نیز با نشانه گرفتن انگشت اشاره به سمت معضلات اجتماعی و کمبودهایی که افراد در زندگی شان به دلیل برخی ناملایمات متحمل می شوند، عوامل این نابسامانی را در پاستور، بهارستان و مراکز دیگر جستوجو کنند. آنجایی که مدیران اجرایی و قانونگذاران کشور گردهم آمدهاند، یا سیاست های خطا را اجرا میکنند یا اینکه در اجرا و نظارت سیاستهای درست تعلل و کاستی به خرج می دهند. در هر صورت آنچه پیداست، ناکارآمدی محصول مجموعهای از تصمیمها و سیاستهاست. تصمیمهایی که نخبگان علمی را فراری داده، زبان رسانهها را بسته، نفس دانشگاهها و مراکز علمی را گرفته، تولید کننده داخلی را زمینگیر کرده و دست تازه به دوران رسیدهها را برای جولان باز نگه داشته است و سایر مولفه ها، مجموعه ای به هم پیوسته است که نتیجه آن جز ناکارآمدی نیست. ناکارآمدی که نمونه کوچک آن را در همین زمین لرزه کرمانشاه دیدیم.
سلامت نیوز: فقر در ایران سالبهسال افراد بیشتری را به زیر خط خود میکشاند. از سال ٨٤ بهبعد تعداد فقیران در کشور افزایش قابلتوجهی یافت. سوءمدیریت و بیتدبیری دولتها موجب شده تا قدرت خرید مردم کاهش یابد. پیشتر گزارشهایی، از زیرخطفقربودن یکسوم جمعیت ایران حکایت داشت، اما هماینک قائممقام وزیر تعاون، رفاه و امور اجتماعی، تنها از شناسایی ١٢ میلیون نیازمند در کشور خبر میدهد.
این درحالی است که راغفر، طراح نقشه فقر ایران، طی جدیدترین اظهارات خود در گفتوگو با روزنامه شرق اعلام میکند که ٤٠ درصد جمعیت ایران زیر خط فقر هستند و متأسفانه روزبهروز آمار فقیران در کشور افزایش پیدا میکند.
با احتساب جمعیت ٧٧ میلیوننفری ایران در پایان سال ٩٣، میتوان به این جمعبندی رسید که بیش از ٣٠ میلیوننفر از مردم ایران امروز به زیر خط فقر رفتهاند و دولت برنامه مشخصی برای توقف و کاهش این تعداد فقیر در کشور ندارد. اگرچه سیدابوالحسن فیروزآبادی، قائممقام وزیر رفاه، اعلام کرده که هیچ نقشهای از فقر در کشور وجود ندارد.
طراح نقشه فقر ایران همچنین ضمن بیان این مطلب که خط فقر از یک استان به استان دیگر فاحش میشود، خط فقر در کلانشهر تهران را دو میلیون و ٧٠٠ هزار تومان اعلام کرد و گفت: خط فقر آنچنان رو به افزایش است که برای یک خانوار پنجنفره در تهران خط فقر دو میلیون و ٧٠٠ هزار تومان است.
بر اساس دو شاخص حداقل دستمزد (حدود ۸۰۰ هزار تومان) و میزان افرادی که حقوقبگیر و مستمریبگیر دولت هستند (اکثراً با حقوق زیر سه میلیون تومان) دو سوم ایرانیان زیر خط فقر نسبی زندگی میکنند. بنا به آمارهای رسمی اعلام شده حدود ۱۰ میلیون نفر حقوقبگیر و مستمریبگیر دولت هستند که حقوق تنها ۱۵۰ هزار مدیر و حدود ۳۰ هزار استاد دانشگاه بالاتر از خط فقر نسبی (حدود سه میلیون تومان در ماه) است. این یعنی حدود یک دوم جمعیت کشور.
بالا رفتن میزان رقم بیکاری رسمی (۱. ۲ درصد در سال ۹۵) که آمارهای غیر رسمی آن میان ۲۵ تا ۳۰ درصد است، افزایش حجم نقدینگی (تا حد ۲. ۱ تریلیون تومان) و به واسطهٔ آن افزایش رکود و تورم، بالا رفتن نرخ ارزهای خارجی و کم ارزشتر شدن پول ملی، اتلاف گستردهٔ منابع، فساد نهادینه و همه جایی، صرف منابع ملی در مداخلههای نظامی خارجی، و میزان بسیار اندک سرمایه گذاری خارجی (به واسطهٔ دشمنی با غرب) از عوامل فقیرتر شدن جامعهٔ ایران در چهار دههٔ گذشته هستند. این پدیده در سطح جامعه باعث بروز یا تشدید آسیبهای اجتماعی شده است.
نه شرکتهای دولتی (با حدود سه چهارم بودجهٔ دولتی)، نه امپراطوری اقتصادی و مالی سپاه و نه نهادهای مالی و اقتصادی تحت نظر رهبر- که بودجههای عمومی را میمکند- گزارشی از اینکه چه بر سر منابع کشور میآید به مردم عرضه نمیکنند. این سه امپراطوری علاوه بر صرف منابع کشور با انحصاراتی که ساختهاند دست مردم را نیز در فعالیتهای اقتصادی بستهاند.
بالا رفتن آمار بیکاری و فقر موجب افزایش هشت پدیدهٔ رقت انگیز، دل ناچسب و بعضا شنیع که عمدتا حاکی از فقر جامعه هستند شده است، عادی شدن و رواج خرید و فروش اعضای بدن، سوء تغذیه، حاشیه نشینی، جستجوی دیوانهوار گنج، افزایش اجارهنشینی، دستفروشی، کودکان کار، و ازدواج کودکان. جالب توجه است که از این پدیدهها، چهار مورد آن مستقیما (ازدواج و کار کودکان) و غیر مستقیم (دستفروشی و سوء تغذیه) با کودکان ارتباط دارند.